به گزارش یار خراسانی، این روزها زمزمه ایجاد ناتوی عربی یا ائتلاف استراتژیک اعراب بر علیه ایران مجدداً به گوش می رسد. برخلاف دیگر طرح های ضد ایرانی ترامپ که با هیاهوی رسانه ای خود او شروع می شود این سناریو که به نظر می رسد در طی ماه های گذشته به صورت نیمه پنهان از سوی استراتژیست های آمریکایی و مقامات امنیتی سعودی دنبال شده با اعلام خبرگزاری رویترز به تیتر اول رسانه های منطقه ای و جهانی تبدیل شده و واکنش های متعددی را در پی داشته است.
ایده ایجاد ناتوی عربی طرح جدیدی برای منطقه نیست چرا که در طی چند دهه گذشته بارها ایده های مشابهی از سوی دولت های مختلف مطرح و بعضاً اجرایی هم شده است اما هیچ گاه موفقیتی در پی نداشته اند. این بار به نظر می رسد مقامات آمریکایی، سعودی با اهداف مشترک تلاش جدیدی را برای ایجاد آن آغاز کرده اند.
مقامات آمریکایی به عنوان مجری اصلی طرح ناتوی عربی در صدد آن هستند که این پیشنهاد را در اجلاس ۱۲ و ۱۳ اکتبر اعراب در واشنگتن ارائه کنند و کشورهای عربی را در مدلی مشابه مدل ناتوی غربی آمریکایی گرد آورند و آنها را به سوی اتحاد علیه مواضع استراتژیک ایران سوق دهند.
طرح ناتوی عربی در سفر یک سال پیش ترامپ به ریاض از سوی مقامات امنیتی سعودی به وی تحویل داده شد و اینگونه که از ابعاد ماجرا پیداست بن سلمان در راستای حفظ هژمونی خود بر اعراب و بازار نفت و طلا سعی دارد با ایجاد یک ائتلاف عربی زیر نظر آمریکا قدرت مدیریت خود بر کشورهای عربی را تثبیت کند.
هدفی که با توجه به تجربه های گذشته قطعاً با چالش های جدی در رسیدن به آن مواجه خواهد شد.
به عنوان مثال عربستان سعودی در جریان تشکیل ائتلاف تحت حمایت امریکا در یمن کشورهای عربی را مجبور به حمایت همه جانبه از خود کرد از جمله این کشورها میتوان به کویت، قطر، امارت ٫ بحرین مصر و اردن اشاره کرد که با حمایت مالی و تسلیحاتی از سعودی ها سعی بر حفظ امنیت خود داشتند.
در این میان و برای مثال می توان دولت کویت را نام برد که بعد از آغاز حملات به ملت مظلوم یمن سریعاً به حمایت از ریاض برخواست چرا که در صورت عدم حمایت از سعودی منافع نفتی و سرزمینی وی با خطر مواجه می شد اما بعد مدتی با آشکار شدن ناتوانی سعودی در کنترل جنگ اختلاف نظر هایی بین مقامات دو کشور شکل گرفت به طوری که کویت در دوران پس از اعلام جنگ ریاض به یمن، خود را از مدل جنگ طلبانه ی عربستانی به مدل میانجی گرانه ی عمانی سوق داده است تا هم از حمایت های بین المللی اعراب بهره مند باشد و همزمان مهار استکبار گری سعودی را حفظ کند.
در مثال دیگر بالا گرفتن اختلافات قطر و عربستان بر سر مسائل متعددی از جمله یمن در سال ۲۰۱۸ به گونه ای تابوی حمایت تام از ریاض را شکست و ناتوانی سعودی ها بیش از بیش نمایان گشت. به عبارت دیگرمی توان گفت یکی از اهداف سعودی ها از طرح مجدد این قبیل ائتلافات اعاده حیثیت از دست رفته و حرکت به سمت تولید یک حصار قدرت جدید بر سر اعراب باشد چرا که در صورت پراکنده شدن دول عربی مانند کویت و قطر از گرد سعودی ها پیش زمینه های انزوای منطقه ای آنها به نفع ایران و ترکیه آغاز میشود و ترکیب خطر فروپاشی از درون و انزوای بین الدولی خود میتواند عربستان را به سرنوشت نامعلومی رهنمون کند.
اما سؤالی که اینجا مطرح میشود این است که آیا تشکیل ناتوی عربی صرفاً برای دفاع از اعراب است؟؟؟
بعد از ارائهی طرح تشکیل ناتوی عربی از سوی رسانه های کاخ سفید برخی کشورهای عربی واکنش نشان دادند و برخی کشورها نیز در سکوت تصمیمگیری برای ورود به این بازی به سر میبرند چرا که همانطور که ذکر شد چندین طرح مشابه آن در منطقه و بالأخص جنگ با ایران و یمن به شکست انجامیده است و همین باعث شده که کشورهای عربی با تردید به این پیشنهاد فکر کنند به طوری که در واکنش به این طرح یکی از مقامات کویت از آمریکاییها دعوت کرده است تا این برنامه را برای آنها واکاوی کنند و برخی نزدیکان به ملک حسین امیر اردن اقدام به دعوت از آمریکاییها برای خوانش این استراتژی کرده اند ضمناً باید این موضوع راهم قید کنیم که تقریباً از میان ۶ کشور عربی تأثیرگذار در این پازل هنوز هیچکدام واکنش جالبی نداشته اند و این حاکی از نوعی ابهام در سرنوشت ناتوی عربی است.
اما آیا هدف ترامپ از ارائه این طرح فقط مواجه با ایران است؟ اینکه طرح ناتوی عربی از سوی ترامپ دنبال میشود مسئلهی پیچیدهای نیست. شرایط بد اقتصادی در آمریکا مقامات این کشور را با هدف جست و جوی سرزمینی برای چاره بحرانها راهی عربستان و منطقه کرده است.
میزان درآمدزایی ناتوی عربی برای کارخانههای اسلحهسازی و مستشاران نظامی آمریکایی قابل توجه خواهد بود که مشابه آن را در اولین سفر ترامپ به عربستان و قراردادهای میلیاردی آن مشاهده شد. این اقدامات بیشتر پرده از استراتژی دائمی ترامپ علیه اعراب دارد که در پوشش دموکراسی نمایشی باید از آنها بهرهکشی کرد.
نویسنده: حجت آرمان طاهری، کارشناس مسائل سیاسی
انتهای پیام/
ارسال نظر